radinradin، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

@برای نفسم رادین@

ماجرای بامزه

1392/5/17 18:53
نویسنده : mamane radin
389 بازدید
اشتراک گذاری

سلام رادین جونم عزیز دل من عاشقانه دوست دارم این روزها خیلی شیرین تر و خوردنی تر شدی بعضی وقتها واقعا دلم میخواد گازت بگیرم بعد بقلت میکنم حسابی میچلونمت تو هم که این کارو زیاد دوست نداری تا میگم میام میخورمت شروع میکنی به فرار و خندهniniweblog.com

خلاصه این شده یه بازی برای منو تو چند وقت پیش رفته بودیم خونه مامان بزرگ (مادر بزرگ من ) نورا جونم اونجا بود خیلی شیرین کاری کردی منم نتونستم خودمو کنترل کنم یه دفعه گفتم الان میام میخورمت که دیدم نورا niniweblog.comرفته قایم شده میگه نه نخورش ممماماااانننننننن

بعد هاج و واج داره منو نگاه میکنهniniweblog.comمنو میگی پیش خودم گفتم یعنی اینقدر شبیه ادم خورام که بچه ترسیدمتفکر

حالا مگه ول میکنه خاله نخوریش تورو خدا نخورش ٢ ساعت نشستم براش توضیح دادم آخرش میگه باشه ولی نخورشنگرانمنو میگیآخ متفکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)