radinradin، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

@برای نفسم رادین@

نمیدونم چرا؟

1392/5/21 2:11
نویسنده : mamane radin
434 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل مامان پسر شیرین و خوشمزه من الان که دارم برات مینویسم خوابی عزیز دلم

توی این چند روز تعطیلی چه اتفاقاتی که نیوفتاد نمیدونم از کجاش برات تعریف کنم  1193378111-8514.gif

٥شنبه که سعید از سرکار اومد خونه استراحت کردیم و بعد از ظهر رفتیم پارک حسابی خوشniniweblog.comگذروندی و شامو بیرون خوردیم و آمدیم خونه

روز جمعه ساعت ١٠:٣٠ بود که مامان حوری زنگ زدs1.gif گفت برای نهار منتظرمون هستن و من بعد از مشورت با بابا سعید گفتم که حتما میریم بعد حدود ساعت ١١ بود که مامان شهلا زنگ زد 113.gifو گفت که کلی مهمون دارن ( مادر جون و آقاجون و دایی شاپور با خانومش )و برای نهار منتظر ما هم هستن که گفتم متاسفانه به مامان خودم قول دادم خلاصه رفتیم خونه مامان حوری خاله سمیرا هم اونجا بود حسابی خوش گذشت بعد از ظهر هم با خاله سمیرا رفتیم پارک و توپ بازی و برای شام دوباره رفتیم خونه مامان حوری اینا حدود ساعت ١١ بود که گفتیم بهتره یه سر هم به مامان شهلااینا بزنیم که تا ساعت ٢:٣٠ صبح اونجا بودیم بعد از کلی مکافات با شما واینکه دوست نداشتی بریم خونه و گریه و زاری رفتیم خونه وقتی کلیدو انداختم تو در دیدم در باز نمیشه بعد کلید سعیدو امتحان کردیم که در باز نشد چون خیلی پیش میاد که کلیدو جا بزارم یک کلید زاپاس هم خونه مامان شهلااینا گذاشتیم  اونم آوردیم و امتحان کردیم و هر چی کلنجار رفتیم در باز نشد که نشد خلاصه 36_2_20.gifدست از پا درازتر برگشتیم خونه مامان شهلااینا تا صبح کلید ساز بیاریم ببینیم چی شده

رادین جونم خیلی ترسیده بودم چون یکبار از خونمون دزدی شده بود البته ٣ یا ٤ سال پیش همش فکر میکردم دوباره همون اتفاق افتاده خلاصه با کلی استرس و بد قلقی شماniniweblog.com

بلاخره ساعت ٥:٢٠ صبح خوابیدیم تا ساعت ١٢ ظهر بعد که پا شدیم دیدم  مامان شهلا تلفن آورده میگه سعید کارت داره بعد از صحبت 36_14_1.gifمتوجه شدم بابایی رفته کلید ساز آورده و درو باز کرده و خدارو شکر اتفاقی نیوفتاده کلید ساز بعد از شکستن قفل قبلی یک قفل جدید انداخته و چند بار امتحان کرده و رفته و حالا دوباره در قفل شده و باز نمیشه و سعید تو خونه مونده رفتم خونه دیدم در باز نمیشه کلید قفل جدیدو با کلی ماجرا ازش گرفتم و از بیرون امتحان کردم دیدم بله باز نمیشه دوباره زنگ زدیم کلید ساز اومد و قفلو باز کرد خلاصهdenk_think_.gifعجب روزی بود دیروز من حالم خوب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

رضوان مامان رادین
21 مرداد 92 11:57
وای چه ماجراییی داشته سر کلید خونه...خیلی با حال بود...البته ببخشید ها...


vay vaghan ham khandedar bod albatee alan
مرمر(مامی کسرا)
21 مرداد 92 14:38
واااااااااای عجب ماحرایی شده ...حسابی حالتونو گرفت این قفله...


are aziizam
مرمر(مامی کسرا)
21 مرداد 92 14:46
خصوصی داری گلم...
tahana
23 مرداد 92 16:08
وای سمیه نسفه عمر شدم فکرکردم بازم دزد اومده به خدا
توروبه خدا مواظب باش.
دراولین فرصت واست میزنم گولم
رادین رو یه ماچ حسابی بکن


mer30 aziiize delaammm
سحر(آبجی محمد طاها)
25 مرداد 92 0:17
سلام وب طاها رو به روز کردم خوش حال می شم بهمون سر بزنید.


omadam
مامان رادین جون
26 مرداد 92 3:00
ای جونم خوبه دیگه تعطیلات حوصلتون سر نرفته


واقعا عجب تعطیلاتی
mamane m@ni
26 مرداد 92 15:22
پس کلی داستان داشتید با کلید و در و یه وروجک کوچولو که نمی خواد بیاد خونه
خصوصی عزیزم


are aziiizamm
omadam
مریم
27 مرداد 92 17:19
اولش داشتم میخوندم ترسیدم نکنه دزد اومده خونتون
چه ماجرایه بامزه ای
با اجازه لینکتون میکنم دوس داری با چه اسمی لینک بشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

khahesh mikonam aziiizam
hamon esme weblog bashe behtareeee
رضوان مامان رادین
29 مرداد 92 22:04
چرا آپ نمیکنی خانومی


omadam aziizam
ღ مونا مامان امیرسام ღ
31 مرداد 92 1:43
چه بامزه دوبار هم پیش اومده.قفله میخواد بگه تا 3 نشه بازی نشه پس مراقب باشید


vay na toro khoda nogoooooo
سحر(آبجی محمد طاها)
1 شهریور 92 0:03
سلام.وب محمد طاها رو با عکس های بعد از حمومش به روز کردم خوش حال می شم ببینید


hatman aziizam
مریم
4 شهریور 92 17:21
مامانه رادین جون با افتخار لینکتون کردم
اگه شما هم افتخار بدین ما رو لینک کنید


hatman aziizam baese eftekhareee