تولد مامان سمی
سلام گل پسر مامان جمعه تولدم بود ٥ شنبه شب با مامان شهلا و خاله ماری و رفعت جونینا رفتیم باشگاه بانک صادرات خیلی بهمون خوش گذشت حسابی بازی کردی کلی شیطنت
رادین جونم اول رفتیم پارک کودک که اونجا حسابی بازی کردی و خوش گذروندی البته منم باهات همراه بودم راستش و بخواهی من از تو بیشتر ذوق زده بودم چون وسایلی که تو پارک بودتقریبا برای خیلی سالهای پیش بود یعنی اون موقع که من کوچولو بودم یاد بچه گیام افتادم و خلاصه تنهات نگذاشتم و حسابی ...
عکسها در ادامه مطالب :
رادین با بابایی (بابای بابا سعید)
اینجا هم داری با جوجو ارشی حرف میزنی
از راست به چپ مامان شهلا (مامان بابا سعید) رفعت خانم (دوست مامان شهلا ) خاله ماری (خاله بابا سعید)
اینم میز شام
اینم کیک تولد مامانی که بابا سعید گرفته بود تا سوپرایزم کنه
البته جای مامان حوری وبابایی و دایی و خاله خیلی خالی بود ولی چون مسافرت بودن نتونستن بیان