radinradin، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

@برای نفسم رادین@

خانه اسباب بازی برای اولین بار

1392/6/13 21:09
نویسنده : mamane radin
495 بازدید
اشتراک گذاری

رادین جونم نفس مامان عاشقتم

پسر گلم یک چند وقتی بود که بابا سعید خیلی روت حساس شده بود و هی کاراتو زیر ذره بین میبرد و در موردش صحبت میکرد تا جاییکه منم کم کم حساس شدم مثلا وقتی میبردیمت پارک بچه های دیگه توپت رو ازت میگرفتن و تو هیچ عکس العملی نشون نمیدادی و خیلی مسالمت آمیز میرفتی سراغ یه بازی دیگه و اگه بچه ای اذیتت میکرد یا میزدت از خودت دفاع نمیکردی و میومدی سراغ من و سعید خلاصه مامانی حسابی فکرمونو مشغول کرده بودی تا اینکه تصمیم گرفتم این مساله رو با روانشناس نی نی وبلاگ مطرح کنم که متاسفانه جواب قانع کننده ای نگرفتم چون به من گفت کار تو بدلیل ترس و استرس واینکه من و سعید با هم دعوا و دادو بیداد نکنیم آخه بخدا اصلا من و سعید با هم دعوا نمیکنیم چه برسه به دادو بیداد گاهی اوقات بحث میکنیم  ولی خدارو شکر تا الان به دعوا نرسیده اگه مساله حاد باشه جفتمون اهل سکوتیم تا زمان بگذره و در موردش صحبت کنیم

خلاصه مامانی رفتیم سراغ یک مشاور کودک و این مساله رو با اون در میون گذاشتیم که نظر اون خانم هم این بود که چون تو بچه اول هستی و هم تو خانواده من وهم خانواده سعید بچه نیست و شما تو هر دو خانواده نوه اولی و همبازی نداری رفتارت مثل بزرگتر ها شده و حتما باید بیشتر بری بیرون و با بچه ها بیشتر در ارتباط باشی خلاصه مامان جون این شد که تصمیم گرفتم ببرمت خانه اسباب بازی

روز اول که رفتیم شما دوست نداشتی بری با بچه ها بازی کنی و مربی اونجا هم گفت که بچه های زیر ٢ سالو قبول نمیکنه خلاصه با کلی خواهش گفت اگر گریه کنه دیگه نیارش که خوشبختانه گریه نکردی و حدود ٤٠ دقیقه بدون من اونجا موندیماچ 

متاسفانه نذاشتن وقتی داخل شدی ازت عکس بندازم ناراحت  نمیدونم چراسوال

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

رضوان مامان رادین
13 شهریور 92 22:19
چه جالب چون ما هم همین مشکل با رادین داریم...و دقیقا ما هم تو دو خانواده اصلااااااا بچه نداریم...ممنون بخاطر راهنماییتون خانوم گل


khahesh mikonam aziiizammm
مامان الناز
14 شهریور 92 0:42
من درست برعکس تو هستم با اینکه النازم توی فامیل همبازی نداره اما خدا نکنه بره پارک به کسی مجال بازی کردن نمی ده اگرم کسی اذیتش کنه به خدمتش می رسه بخاطر این موضوع هم ما نمیریم پارک



aziiizam afarin be in dokhtareee zebro zerang


مامان رادین جون
14 شهریور 92 1:07
ای جونم از قدیم میگن از آن نترس که های و هوی داره از آن بترس که سر به تو داره
صبر کن بزار عسلک بزرگتر بشه یه خورده بزن بهادری میشه برای خودش ها اذیتش نکنید


mer30 khalee mehrabonam
eshala aziiizam
ma montazerim bebinim
مرمر(مامی کسرا)
14 شهریور 92 14:29
قربون رادین جونم شم...تو رو خدا یه نیگا به تیپ و قیاش کن شخصیت ازش میباره..فکر کردین رادین جون ما از این بچه قرتی هاست که الکی دست به یقه شه و با بچه ها دعوا کنه..نه بابا مردونگیش اجازه نمیده..




mer3000000 khale meraboonam




مامان رادین جونی
14 شهریور 92 19:09
ای جونم خوب کاری می کنی
خلاصه شرمنده دیگه


na aziizam in che harfieeeee
مریم
16 شهریور 92 16:03
عزیزم...
خداروشکر که متوجه شدین رادین کوچولو واسه چی میره پارک توپ شو میگرن کاری نمیکنه...
بچه مامان و بابایه مهربونی که سریع رسیدگی کردن


mer300000 aziiizam
سعیده ، مامان هومان
21 شهریور 92 0:07
ممنون از توضیح کامل در مورد این مسله شاید در آینده به درد من هم بخوره...و چه خوب که رادین جون می ره خانه اسبا ب بازی


khahesh mikonam aziiizam